انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

با کمک اساتید فن و معلمان مجرب نوشتن انشای ۲۰را بیاموزیم
انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

با کمک اساتید فن و معلمان مجرب نوشتن انشای ۲۰را بیاموزیم

چرا ویرایش لازم است و ویراستار کیست؟

چرا ویرایش لازم است؟
ویرایش بر هزینه های نشر می‌افزاید و طبعاً قیمت کتاب را بالا می‌برد. لاجرم این سوالها پیش می‌آید: چرا ویرایش لازم است؟ هزینه های چاپ اجتناب ناپذیر است، ولی آیا نمی‌توان از هزینه های ویرایش کاست یا بکلی آنها را حذف کرد؟ بهبود کیفی متن از لحاظ فروش، حیثیت ناشر، و نفع عامه چه مزایایی در بر دارد؟
ویراستاران به سهولت می‌توانند اثبات کنند که خدمت آنان کتابها را بهتر می‌کند، غلطهای دستوریشان را تصحیح می‌کند، فصیح‌تر و خواندنی ترشان می‌کند، و از زواید نامربوط مبرایشان می‌سازد. البته بیشتر ناشران رهنمودهایی در اختیار ویراستاران خود قرار می‌دهند تا آنان بدانند با توجه به فروش احتمالی هر کتابی ویرایش آن تا چه حد مقدور و مقرون به صرفه است. هر چه فروش احتمالی بیشتر باشد، پول بیشتر برای ویرایش در نظر گرفته می‌شود، البته به شرطی که ویرایش میزان فروش را افزایش دهد. ناشر وقتی سود بیشتری به دست می‌آورد که کتاب بالقوه پرفروشی به ویرایش اندکی نیاز داشته باشد. گاه نیز ممکن است کتاب پژوهشی ارزشمندی به ناشر پیشنهاد گردد که ویرایش مفصلی بطلبد ولی فروش چندانی نداشته باشد. در این صورت، چاره‌ای نیست جز توسل به سنجش شتابزده. ویراستار حالا باید متن را به مرحله حروفچینی برساند، بی آنکه مته به خشخاش بگذارد که وقتگیر است و پول خوار. (این‌گونه ویرایش لزوماً آسانترین نوع ویرایش نیست، چون به هر حال همه مطالب سنجیده می‌شود.) در سازمانهای انتشاراتی گاه حد ویرایش را به حداقل، معمولی و حداکثر درجه‌بندی می‌کنند.
ویراستاران، ضمن رعایت این قیود عملی، می‌کوشند تا کیفیت کتابها را پیش از چاپ بهتر کنند.
ویراستار چه می‌کند؟
ویراستار کلمات شخص دیگری را، که محتمل است رغبت ویژه‌ای به آن نداشته باشد، در اختیار می‌گیرد و به تصحیح (یا بهبود) آن کلمات، که کاری است دشوار و طولانی، مبادرت می‌ورزد. ویراستار ممکن است متنی را که دارد ویرایش می‌کند دوست داشته باشد یا دوست نداشته باشد، تأیید کند یا نکند، ممکن است آن را بکل چیز غلطی بپندارد، یا مهملی که به زحمت نیرزد، یا حتی آن را کتاب ضاله‌ای بداند. مع هذا وظیفه او ایجاب می‌کند که کیفیتش را بهتر کند.
هر ویراستاری گاه گرفتار متون بد شده است (گفتن ندارد که او از بهر معیشت کار می‌کند.) متن بی ارزش به محض آنکه منتشر گردد چند و چون خود را بروز می‌دهد، یا شاید معلوم شود که نظر ویراستار غلط بوده است. به هر حال، غالباً متون ارزشمندی در اختیار ویراستار قرار می‌گیرد و او شادمانه زحمت می‌کشد تا آن متون به جهانیان عرضه شود.
گمنامی یا از خود گذشتگی ویراستاران اصل رایج پذیرفته شده‌ای است. ویراستار دایه‌ای است که سهم عمده‌ای در پرورش کودکانی دارد که فرزند شخص دیگری به شمار می‌روند. او گاه تمایل پیدا می‌کند که سهمش شناخته گردد و گاه ترجیح می‌دهد که گمنام بماند.
این توصیف مجرد از شغل ویراستار جنبه‌ای اساسی از زندگی حرفه‌ای او را آشکار می‌سازد: دستاوردها معمولاً به نام شخص دیگری ثبت می‌شود. از این لحاظ، فرآیند ویرایش حتی می‌تواند معمایی اخلاقی به وجود بیاورد. فرض کنید متن دستنوشت کتابی به ناشر عرضه می‌گردد که حاوی اندیشه جاذبی است، بموقع است، و احتمالاً خوانندگان فراوانی خواهد داشت. ولی نویسنده این کتاب قریحه ادبی چندانی ندارد. غالباً آنچه می‌گوید همان نیست که می‌خواسته است بگوید، و اندیشه‌ها را بی نوازه بیان می‌کند. متن دستنوشت پذیرفته می‌شود و ناشر، با موافقت نویسنده، ویراستاری را انتخاب می‌کند تا به ویرایش بپردازد: به تقریب هر جمله‌ای را بازنویسد، ترتیب فصول را تغییر دهد، مکررات را حذف کند، و به هر جا که لازم بود عبارت وصل کننده‌ای یا پاراگراف آغازگری بیفزاید. نگین اندیشه حالا در کلاف مناسبی جای گرفته است. نویسنده، در پیشگفتار کتاب، بزرگوارانه از کارمندان ناشر تشکر می‌کند و چه بسا که نام ویراستار را ذکر کند و بگوید بسیاری از اصلاحات مدیون اوست (ولی واضح است که تمام نقایص کتاب– پیشگفتار چنین می‌گوید– فقط ناشی از خطای نویسنده است.) آیا عرضه کتاب به عنوان اثر نویسنده‌اش اخلاقاً موجه است؟ آخر به نویسنده کتاب کمک فراوانی شده است.
ما که اهل حرفه ویرایشیم معمولاً می‌گوییم بگذار چنین باشد. بسیاری از نویسندگان نیازمند کمکند، و بیشتر ناشران آماده فراهم آوردن وسیله این کمک. در نتیجه، جامعه ذره‌ای نور معرفت کسب کنند.

نقل ازhttp://www.paarsi.com

شرح حال جلال آل احمد

جلال آل احمد دوم ، آذرماه سال 1302 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود ، او هرگز نتواست در یک جا حتی در بستر آرامش بخش باورهای دینی ، آرام گیرد و شاید تحت تاثیر همین زندگی پرتکاپو و سرشار از مساله بود که آل احمد به شیوه و سبک جدیدی از نویسندگی دست یافت و تا مدت‏ها نویسندگان جوان نسل بعد از خود را ، شیفته زبان و اندیشه خویش کرد .
به گزارش بخش ادبی خبرگزاری کار ایران ایلنا ، جلال در سال 1322 در نجف درس طلبگی خواند و پس از بازگشت به ایران در سال 1323 به احزاب سیاسی پیوست و چندی با حزب توده همکاری کرد ، اما در این محیط نیز چیزی را که می‏خواست به‏دست نیاورد .
وی ، از سال 1326 به شغل معلمی روی آورد . آل احمد نخستین داستان خود را در سال 1324 با عنوان "زیارت" در مجله سخن منتشر کرد .مجموعه دید و بازدید او نیز در همین سال منتشر شد .
مجموعه " از رنجی که می‏بریم " ، بیشتر تحت تاثیر شعارهای حزبی درباره فشاری که حکومت برکارگران و افراد سیاسی اعمال می‏کرد ، در سال 1326 منتشر شد . در دو مجموعه داستان " سه‏تار " و "زن زیادی" تعصب و نادانی مردم کوچه و بازار را با لحنی انتقادی تصویرکرده‏است .
مشهورترین اثر داستانی آل‏احمد ، داستان بلند " مدیر مدرسه " است که به سال 1337 منتشر شد . مدیر مدرسه سرگذشت مدیری بی‏پناه است که بعد از کودتای 28 مرداد 1332 ، فضای اداری فاسد سرانجام او را به ناامیدی می‏کشاند .
نثر پرشتاب و بریده بریده جلال که به نثر تلگرافی شهرت یافته ، در همین اثر به کمالی شایسته رسید و نسل جوان آن روز و دهه بعد را به شدت تحت تاثیر قرارداد . رمان " نون و القلم (1340) " کوشش دیگری است برای بازگویی اوضاع اجتماعی ، داستان "نفرین زمین "(1346) درواقع ادامه مدیر مدرسه است و در آن معلم روستا به گزارش تحولات روستاها در روزگار اصلاحات ارضی می‏پردازد . این کتاب یکی از نخستین رمان‏هایی است که در آن ، نویسنده به مسائل روستا و ادبیات روستا می‏پردازد .
مجموعه پنج داستان که پس از مرگ او به سال 1350 منتشر شد ، در برگیرنده داستان‏هایی است که نویسنده از دوران کودکی خود به یاد آورده‏است . او همچنین از همان آغاز به نوشتن مقالات اجتماعی و انتقادی پرداخت و نگارش مقالات (تک نگاری) مونوگرافی و سفرنامه نویسی روی آورد .
از جلال ، در زمینه مقاله نویسی انتقادی ، مجموعه‏های "هفت مقاله " ، " سه مقاله دیگر " ، " کارنامه سه ساله " ، " ارزیابی شتابزده " ، " در خدمت و خیانت روشنفکران" و "غرب زدگی" به رشته تحریر درآمده است که به ویژه در دو کتاب اخیر ، نویسنده به مهم‏ترین مسائل جامعه ایران یعنی دو موضوع "غرب "و "روشنفکران " پرداخته و با دیدی ناقدانه و سنت‏گرا با توجه به موازین جامعه‏شناسی ، آرای معروف به غرب‏زدگی خود را پرشتاب و کوبنده مطرح کرده‏است .
استحکام نثر جلال در مقاله‏های انتقادی و سبک مقطع او ، شیوه کار وی در داستان‏نویسی را به شدت متاثر ساخته و داستان‏های کوتاه و بلند وی را هم به ساختار و محتوای مقاله نزدیک کرده‏است .
در قلمرو سفرنامه ، تک‏نگاری و مشاهدات ، اورازان ، تات نشین‏های بلوک زهرا و جزیره خارک در تیم خلیج فارس ، یادگارهایی است که از قلم آل‏احمد برجای مانده‏است .
وقتی به سال 1345 سفرنامه حج او به نام " خسی در میقات " انتشار یافت ، توجه بسیاری از حج‏کنندگان و اهل قلم را به خود معطوف کرد . به طوری که می‏توان گفت این اثر با تقلیدهای فروانی که به دنبال داشت ، توانست سبک نوینی در سفرنامه نویسی حج پدید آورد .
آل احمد ، ترجمه‏هایی از آثار نویسندگان بزرگ چون داستایوفسکی ، ژان پل سارتر ، آندره ژید و اوژن یونسکو نیز دارد که در مجموع نسبت به دیگر زمینه‏های نویسندگی برای او به عنوان یک مترجم ، شان چندانی به بار نیاورده است ، چنان‏که تلاش‏های او در کار مطبوعات نیز شهرتی برای او به بار نیاورد .
زندگی آل احمد ، در شهریور 1348 در حالی که 45 سال بیشتر نداشت به پایان رسید .  نقل از http://www.paarsi.com/eloquent_view.asp?ID=133

شیوه های گزارش نویسی

شیوه های گزارش نویسی
شیوه تحقیقی و تحلیلی
شیوه توصیفی و تشریحی
شیوه هرم وارونه و خبری
شیوه تاریخی
شیوه تلفیقی
 

                 درحال بارگیری  تاریخ ۲۷ آبان ۸۵

در باره ی خاطره نویسی

آنچه‌ باید رعایت‌ شود:

1ـ تا حد ممکن‌ نوشته‌ روان‌ و ساده‌ باشد و از بکار بردن‌ جملات‌ وکلمات‌ سنگین‌ پرهیز شود. بگذارید هر چه‌ به‌ ذهنتان‌ می‌رسد بر صفحه‌کاغذ نقش‌ بندد.

2ـ به‌ هیچ‌ وجه‌ سعی‌ نکنید ادای‌ نویسندگان‌ بزرگ‌ و رمان‌ نویسها رادر بیاورید. الگو برداری‌ و فراگیری‌ تکنیک‌، فنون‌ نگارش‌ از بزرگان‌ ادب‌امری‌ است‌ نکو، ولی‌ نوشته‌های‌ آنان‌ را جلو چشم‌ قراردادن‌ و برای‌خاطرات‌ خود دنبال‌ قالب‌ گشتن‌، کار صحیحی‌ نیست‌.

3ـ ترتیب‌ زمانی‌ خاطرات‌، حداقل‌ در حد ماه‌ و یا فصل‌ حفظ‌ گردد وهر ماجرا در جای‌ خود عنوان‌ شود.

4ـ حتی‌الامکان‌ روز و ساعت‌ هر واقعه‌ ذکر شود.

5ـ مکانها و... تا آنجا که‌ممکن‌ است‌ شرح‌ داده‌ و توصیف‌ شود.

۷- از بکار بردن‌ جملات‌ و عبارات‌ شعاری‌ ودهان‌ پرکن‌ پرهیز شود.

9ـ هر خاطره‌ آغاز وپایان‌ مشخصی‌ داشته‌ باشد .آغاز خاطره‌می‌تواندچگونگی‌ نقش‌ بستن‌ فکر ... باشد وپایان‌ آن‌نیز عملیات‌ وبازگشت‌ به‌ .. .

10ـ از کلی‌ گویی‌ به‌ شدت‌ پرهیز شود وهمه‌ ماجرابه‌ طورکامل‌ و جزءبه‌ جزء بیان‌ شود.

11- حتی‌الامکان‌ از قالب‌ های زیبا برای‌ بیان‌ خاطره‌استفاده‌ نشود، تا خاطره‌ بر اخلاص‌ و نابی‌ خود باقی‌ بماند.

12ـ از بکار بردن‌ توضیحات‌ اضافی‌ که‌ ربطی‌ به‌ ماجرا ندارد و خاطره‌ را از مسیر خود خارج‌ می‌سازد، خودداری‌ شود.

13ـ حالتهای‌ شاد، حزن‌انگیز، هراس‌، ترس‌ و شجاعت‌ به‌ بهترین‌ وواقعی‌ترین‌ وجه‌ و در جای‌ خود بیان‌ شود.

14ـ کلیه‌ وقایع‌ پیش‌ آمده‌ ... شرح‌ داده‌ شود.

15ـ  گفته‌های‌ داخل‌ گیومه‌«   » نوشته‌ شود.

انشای توصیفی :

انشای توصیفی :

 در انشای توصیفی باید به توصیف همه جانبه موضوع پرداخت . برای توصیف خوب باید چشم بینا و گوش شنوا داشته باشیم . آنچه را مشاهده کرده ایم یا میکنیم به دقت به ذهن بسپاریم ویادداشت کنیم.

اگر بخواهیم خوب توصیف کنیم باید مراقب باشیم چیزی از قلم نیفتد. لازم است توصیف ما به گونه ای باشد که خواننده موردوصف (موضوع) را در مقابل چشمان خود آنگونه که هست مجسم کند و خویشتن را در مقابل آن ببیند . هر چه توصیف ما دقیق تر و زیبا تر باشد انشا یا نوشته بهتر خواهدبود .

 برای مثال وقتی از ما می خواهند باغی را توصیف کنیم تمام توضیحات لازم از جمله صدای پرندگان – آب – حرکت برگ ها و حتی ریزترین مطالب از چشم ما دور نماند .

نقل از سایت مجازی جام جهان نما