خودآزمایی درس1::جواب سوال1:در قلمرو ادبیات وذوق روزبه روزسستی وضعف وبی ضابطگی آشکارترشد.گذشته ازحضورورواج پاره ای واژه های مغولی در زبان و ادبیات فارسی دل مردگی وبی سرانجامی وبلاتکلیفی با اندیشه ی ادبی فارسی قرین گشت ذوق هاپژمرده شدوعواطف شاعران ونویسندگان ازخلاقیت بازماند.جواب سوال2: شاهرخ میرزاپس ازآن که شهر هرات رامرکزفرمانروایی خود قرارداد با علاقه ای که به هنرو فرهنگ اسلامی داشت نظر هنرمندان وصاحبان ذوق از جمله خوش نویسان وشاعران راجلب کردوحامی نهضت بزرگ هنری عصر خویش شد.جواب سوال 3: در عصر حافظ پهنه ی وسیعی زیستگاه و قلمرو بالندگی زبان وفرهنگ فارسی بود.شبه قاره ی هندو آسیای صغیر همچنان میزبان زبان فارسی بودوآذربایجان واصفهان وفلات مرکزی ایران هم دانشوران وهنرمندان خاص خود راداشت.اقلیم پارس به رغم کشمکش های تاریخی فراوانی که دراثرروی کارآمدن خاندان تیموری جریان داشت مانندگذشته کانون جوشنده ی زبان وشعر فارسی بودوشیراز همچنان پایتخت شعر وادب این عصربه شمارمی رفت.وجود فرهنگ شهرهای بزرگی مثل نیشابورسبزوارتوس مرووبه خصوص هرات موجب شدخراسان از لحاظ شعروادب موقعیت پیشین خودراحفظ کند. ادامه مطلب ...
جدا از درجه آسیبپذیری سیستم دفاعی بدن و وضعیت عمومی سلامتی، هرکسی میتواند در معرض ابتلا به بیماریهای عفونی قرار گیرد. از میان چهار فصل سال، بهار و تابستان در این رابطه از اهمیت ویژهای برخوردارند. در طول بهار و تابستان، اغلب مردم بخش اعظم وقت خود را در بیرون میگذرانند. آنها مقدار زیادی ویتامین (د) از خورشید میگیرند، و به مصرف میوه و سبزیجات و نوشیدن آب میوه گرایش بیشتری دارند. فعالیت فیزیکی آنها نیز بیشتر است و آرامش بیشتری دارند. زمستان نیز امتیازات خود را دارد، هوای سرد باعث افزایش تحمل و مقاومت بدن در برابر عفونت میشود.
بهعنوان یک اصل عمومی، بهتر است به این نکات توجه بیشتری کنیم: توقف مصرف شکر، الکل، سیگار و دارو، خودداری از کمخوابی، خوردن بیش از حد، و پایین آوردن میزان استرس، که میتواند پیامدهای نامناسب داشته باشد.
بهترین راه حفاظت از خود، تقویت سیستم دفاعی بدن با استفاده از شیوههای طبیعی است که به بدن اجازه میدهد مسؤولیت دفاعی را خود برعهده بگیرد. نوشیدن مقدار مناسب آب، ورزش زیاد، خواب بهاندازه و مصرف ویتامینها و مواد غذایی زیر میتواند سیستم دفاعی بدن را تقویت کند: ادامه مطلب ...
شرایط زندگی مورچه
مورچهها موجوداتی هستند که همه نوع آب و هوایی را میتوانند تحمل کنند و در تمام نقاط مثل دشتهای شنی، چمنزارها، کرانه دریاها، دامنه کوهها، جنگلها و… زندگی میکنند و فقط آنها را در نقاط خیلی مرتفع کوهها نمیتوان یافت.مورچهها از دسته موجودات اجتماعی هستند و به صورت دسته جمعی و گروهی زندگی میکنند. در هر اجتماع 3 نوع مورچه وجود دارد: مورچههای نر، مورچههای ملکه یا ماده و مورچههای کارگر. بیشتر مورچههای نر و ملکه دارای بال هستند، اما مورچههای کارگر بال ندارند و بیش از 3500 نوع مورچه در جهان وجود دارد. مورچههای مختلف بجز در اندازه از دیگر جهات کاملا به هم شبیهاند.بعضی از مورچهها در تپه یا خاکها زندگی میکنند. بعضیها در چوب درخت بلوط لانه میسازند. معمولیترین آنها مورچههای قرمز و سیاه نام دارند.
خلاصه ی داستان سمک عیار
داستان از جایی آغاز می شود که مرزبان شاه پادشاه ولایت حلب در جست و جوی داشتن فرزند است و با چاره جویی هامان وزیر با «گلنار» دختر پادشاه عراق ازدواج می کند. پس از مدتی از گلنار صاحب فرزند پسری می شود و نام او را «خورشید» می گذارد. پس از آن که روزگار کودکی خورشیدشاه سپری می شود. در دورهی جوانی در حین شکار «خرگوری» توجه خورشید شاه را جلب می کند و به این ترتیب خورشیدشاه به شکلی شگفت انگیز عاشق« مه پری» ، دختر فغفور، پادشاه چین می شود. و به همراه برادر ناتنی خود، فرخ روز راهی ولایت چین می گردد.
دختر فغفور دایه ای به نام شروانهی جادو دارد که نفوذ قابل توجهی در دربار چین دارد و برای خواستگاران مه پری ـ که خود آن ها را در دام می آورد ـ شروطی تحت عناوین رام کردن اسب سرکش، کشتی گرفتن با غلام وحشی قوی هیکل و پاسخ گفتن به مسئلهی سرو سخن گوی، مطرح می کند.وپس از عاجز شدن خواستگاران در پاسخ گفتن به مسأله ها،آن ها را ربوده و به مخفی گاه خود می برد. در این میان پس از این که خورشیدشاه از پس شروط اول و دوم دایه ی جادو برمیآید، فرخ روز با توجه به شباهت ظاهری با خورشید شاه فداکارانه جایش را با خورشیدشاه عوض می کند و دایهی جادو فرخ روز را به عوض خورشیدشاه ربوده و به مخفی گاه خود می برد.
پس از این واقعه خورشیدشاه به «سرای جوان مردان» مراجعه کرده و به جوان مردان شهر چین زنهار می برد. که در پی آن جوان مردان شهر چین به سرکردگی شغال پیل زور و سمک عیار تحت تأثیر فداکاری فرخ روز، خورشید شاه را به خود پذیرفته و او را در راه رسیدن به مطلوب یاری می رسانند. ادامه مطلب ...
داستان سمک عیار مربوط است به سرگذشت خورشید شاه فرزند مرزبانشاه ، سلطان شهر حلب که دلباخته دختر فعفور شاه ، شاه چین بود.
خورشید شاه به جهت پیدا کردن معشوقه اش که مه پری نام دارد به سرزمین ماچین میرود و در آنجا درگیر جنگی بزرگ و دامنه دار با پادشاه ماچین میگردد ، اما در همه جا یاری و کمک عیار پیشهً بنام سمک است که او را از بدبختی ها و بندی و اسیری ها نجات می دهد و پیروزمندانه برمیگرداند.
درحقیقت می توان گفت که این داستان دربارهً کار روایی های ، سمک عیار و جوانمردان و عیاران دیگر ، مانند : شغال پیل زور ، روزافزون ، گلمبوی گلرخ ، هرمزکیل ، شاهک ، سرخرود ، آتشک ، سرخ کافر ، فرخ روز و صدها زن و مرد عیار پیشه و جوانمرد است که توسط« فرامرز بن خدا داد بن عبدالله الکاتب الارجانی» با نثری ساده ، روان و زیبای ادبی نوشته شده و توسط استاد« پرویز ناتل خانلری» در چند جلد منتشر گردیده است.
دراین داستان ، قهرمان اصلی ، سمک است که در آغاز کار یکی از جمله چاکران و شاگردان سرهنگ جوانمرد یعنی شغال پیر زور ، بشمار میرود. در آغاز داستان می خوانیم که گروهی از جوانمردان و عیاران در اطراف رئیس و سرهنگ خویش جمع آمده اند و دروازهً خانهً خویش را بروی تمام مسافران و درماندگان و پناهندگان باز داشته اند و از هیچگونه کمک و یاری به محتاجان و مصیبت رسیدگان دریغ نمی کنند و این یاری و مددکاری شان برای شاه و گدا یکسان است.
دراین داستان می بینیم که سمک عیار مردیست میانه قد و لاغر اندام که از نگاه ظاهری خود با مردم عادی فرقی ندارد ، مگر تمام سجایا و منش های نیک انسانی همچون شجاعت ، مروت ، مهمان نوازی ، مردم دوستی ، زینهار داری ، شکسته نفسی و فروتنی در وجود او جمع شده و تمام مشکلات را به نیروی تدبیر ، عقل و خرد خویش ، حل میکند. سمک که خود از میان توده های مردم برخاسته است ، مردیست مردمدار که آنچه بگوید ، انجام میدهد و با یاران خویش صادق الوعده ، راستکار ووفادار بوده و از چاپلوسی و مردم فریبی و دروغ گویی بیزار است. ادامه مطلب ...