انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

با کمک اساتید فن و معلمان مجرب نوشتن انشای ۲۰را بیاموزیم
انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

انشای ۲۰ ( آموزش انشا نویسی)

با کمک اساتید فن و معلمان مجرب نوشتن انشای ۲۰را بیاموزیم

نوشتن انشاهای خلاق



مقاله :نوشتن انشاهای خلاق
نویسنده : افسانه علی پاشازاده

 گروه هـای آمـوزش عمومـی بخـش بوستـان و گلستـان

انشاء به معنی ایجاد کردن،پرورش دادن،ابداع و خلق کردن است و آنچه را که امروزه فن انشاء گفته میشود از نخستین معنای آن(ایجاد)گرفته شده است. انشاء به معنی نظم دادن به فکر به معنی ایجاد کلام و سخن و نگارش آن است.
معادل فارسی انشاء دبیری است که به معنی منشیگری و کتابت میباشد.در اصطلاح ادبیات انشاء عبارت از نگارش جملات و عباراتی است که افکار نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوشایند و مطلوب باشد.


هدفهای آموزش انشا

1)دانش‌آموزان بتوانند آنچه را که می‌اندیشند و می‌خوانند به دیگری بگویند و بنویسند.

2)دانش‌آموزانی که تخیل قوی و استعدادی بیشتر در نویسندگی دارند بشناسیم و در مسیری صحیح هدایت کنیم.

3)پرورش قوه استدلال،تفکر و دقت دانش‌آموزان و وادار کردن آنها به درست دیدن و شنیدن،سپس دیده و شنیده خود را به طرز ساده و روشن بیان کردن و نوشتن است.

روش آموزش انشا

زمینه یادگیری انشاء مانند کودکی می‌ماند برای سخن گفتن،غذا خوردن،راه رفتن از ساده به مشکل نیاز به کمک بسیار ما دارد این دانش‌آموز و یا نوآموز برای اینکه بهتر بنویسد و بهتر بیان کند و مطالب را آنچه که هست بازگو کند نیاز به کمک و راهنمایی و هدایت ما دارد.

*پایه نوشتن صحیح و مستقل از همان کلاسهای اولیه گذاشته میشود.دانش‌آموزان از سال اول تحصیل می‌آموزند که چگونه منظور خود را درست بیان کنند در کلاس دوم علاوه بر جمله‌سازی و تکمیل جمله‌های ناقص،با کلمه‌های آشنا جواب سؤالات را به صورت کتبی می‌نویسند و از کلاس سوم نوشتن انشاء عملاً آغاز می‌گردد و دانش‌آموزان ابتدا برای هر انشاء طرح‌ریزی می‌نمایند و این طراحی در مرحله اول به طور شفاهی انجام می‌گیرد و بعد به صورت کتبی درمی‌آید.

*برای دانش‌آموزان انشاء آموزگاران باید دانش‌آموزان را هدایت و راهنمایی کنند که شاگردان نظم فکری داشته و در مشاهدات خود دقیق باشند،درست بیندیشند،خوب بیان کنند و به قاعده بنویسند.

تنها دادن موضوع برای نوشتن انشاء کافی نیست دانش‌آموزان لازم است که بیاموزند که قبلاً فکر کنند و ریزه‌کاریها را دقیق مشاهده نمایند و پس از آنکه فکر و مایه‌ای برای نوشتن پیدا کردند ما به کارگیری اصول نگارشی را که از آموزگار خود فرا گرفته‌اند شروع به نوشتن انشاء نمایند.
*یکی از شرایط نوشتن انشاء تسلط و مهارت یافتن در خواندن است برای این کار یکی از بهترین روشها جمع کردن کتاب داستان دانش‌آموزان و دادن کتابها به دانش‌آموزان که آن کتابها را نخوانده‌اند و به همین ترتیب تا همه دانش‌آموزان در مدت یکی دو هفته متوالی بتوانند تمامی کتاب داستانها را بخوانند و خلاصه‌ی آن را در دفتر خود بنویسند.گاهی اوقات نوآموز نمی‌تواند فکر خود را روی موضوعی متمرکز کند و یا مایه ذهنی لازم و کافی در آن زمینه ندارد.در این صورت معلم می‌تواند معانی و مفاهیم را به او القاء کند و شاگرد به آن معانی لباس مناسب بپوشاند و به صورت مکتوب درآورد.
یک تذکر مهم در نوشتن انشا

دانش‌آموزان باید بدانند همان‌طوری که در صحبت کردن نباید از موضوع خارج شد بی‌مورد سخن گفت و یا زیاد حرف زد،در نوشتن هم باید از حاشیه‌رویهای بی‌موقع و آوردن جمله‌های پرلفظ و بی‌معنی خودداری کرد.امروزه نوشته‌ای پسندیده است که دارای جمله‌های کوتاه و رعایت مساوات در کلام باشد.


*در نوشتن انشاء باید از بازی داستان‌سازی نیز استفاده کرد داستانهای نیمه تمام که دانش‌آموز باید ادامه داستان را خود از فکر و ذهن خود بسازد و یا این روش را به صورت بازی دربیاوریم یکی از دانش‌آموزان داستانی را شروع می‌کند و پس از گفتن یکی دو جمله نوبت به دانش‌آموز دیگر می‌رسد که دنباله‌ی داستان را بگوید همین‌طور تا آخر،تا داستان تمام شود در این بازی علاوه بر تقویت سرعت انتقال و تخیل اطفال،قدرت حفظ،رشته منطقی کلام نیز در آنها پرورش می‌یابد.
*در درس انشاء به رغبت و علاقه دانش‌آموزان و مفید بودن آنچه آموخته میشود باید توجه بیشتری داشت داشتن روزنامه دیواری،تهیه لوحه‌های مختلف کمک مؤثری به انشاء دانش‌آموزان می‌کند،چون موضوعات توصیفی با محسوسات و مشاهدات و تجربه‌های کودکان بستگی پیدا می‌کند با علاقه و رغبت بیشتری می‌نویسند.

محل مناسب نوشتن انشا(کلاس یا منزل)

معلمینی که تنها به تعیین موضوع انشاء بسنده می‌کنند و از دانش‌آموزان می‌خواهند که در منزل انشاء بنویسند و در جلسه بعد در کلاس بخوانند و مجدداً موضوعی دیگر برای جلسه آینده معین می‌کنند باعث می شوند که تعدادی از دانش‌آموزان از اولیای خود کمک بگیرند و تعدادی اصلاً ننویسند و یا تنها به نوشتن چند جمله تکراری و بی‌سر و ته اکتفا کنند.

بهترین راه‌حل برای نوشتن انشاء ابتدا هر درسی که داده میشود معلم باید هم خانواده و مخالف و هم معنی کلماتی که در آن درس وجود دارد برای دانش‌آموزان یاد بدهد بعد از چند درس دانش‌آموز دیگر مثل قبل از معلم تقلید نمی‌کند بلکه جلوتر از معلم این کلمات را پیدا کرده و سعی در یادگیری این کلمات میشود و این کار به صورت بازی درمی‌آید.بعد از چند جلسه بعضی از کلمات هر درس را مشخص کرده و به صورت جمله در کلاس می‌نویسند و برای بقیه دانش‌آموزان آنها را می‌خوانند و یا احیاناً در پای تخته می‌نویسند تا با کلمات و جملات بیشتری آشنا بشوند در جلسات بعدی موضوعی به دانش‌آموز گفته میشود که در کلاس در مورد آن موضوع فقط به صورت جمله‌های کوتاه بنویسند و بعد از چهار ماه به دانش‌آموز کلمه انشاء را بیان می‌کنیم و در مورد انشاء بیشتر صحبت می‌کنیم و نکاتی که در مورد موضوعی خاص مربوط میشود مشخص می‌کنیم و به نوشته‌های جمله‌سازی خود نظمی منطقی داده و به صورت یک نوشته کامل درمی‌آوریم و مطالب دانش‌آموزان باید در قالب جملات کوتاه و کامل در مورد آن موضوع بیان شود.
*در کلاسهای چهارم و پنجم شاگردان را به استفاده از تشبیهات زیبا تشویق می‌کنیم.در کلاس اول و دوم انشاء شامل جمله‌نویسی درباره کلمه یا تصویر میباشد و گاه کامل کردن جمله و انشاء از کلاس سوم شروع میشود.دانش‌آموزانی که نمی‌توانند انشاء را بنویسند و نمی‌دانند چگونه شروع کنند معلم می‌تواند به آنها کمک کند تا در کار نوشتن راه بیفتند که برای موضوع تعدادی سؤال به آنها بدهد تا پاسخ به آن سؤالات مطلب نوشته‌ی ایشان باشد در نوشته باید قواعد درست‌نویسی رعایت گردد.هر مطلب انشاء را در بند یا پاراگرافی جداگانه بنویسند خوب است اگر نوشته یا ابیات مناسب و یا ضرب‌المثل همراه باشد.

موضوع انشا

وظیفه معلم در درجه اول انتخاب موضوعی مناسب کلاس برای انشاء است در کلاسهای پایینتر بسیار ساده و آسان است ولی رفته رفته موضوعها پیچیده‌تر میشود.

ساده‌ترین موضوع،انشایی است که زیاد احتیاج به تفکر و تعقل نباشد مثل یک توصیف کلاس،در این حالت شاگرد آنچه را که به چشم خود می‌بیند به صورت جملات کوتاه به روی کاغذ می‌آورد.اگر این موضوع برای بعضی از دانش‌آموزان مشکل بود و ندانستند که از کجا و به چه ترتیب شروع کنند معلم می‌تواند با توصیف شفاهی آنها را راهنمایی کنند تا بتوانند بنویسند .

موضوع دوم:

تبدیل شعر به نثر است که به زبانی ساده و به زبان امروزی نوشته شود که در کلاس سوم به دانش‌آموزان داده میشود.
موضوع سوم:موضوعات اجتماعی مثل وظیفه پلیس و خیابان که علاوه بر چشم بینا،به قوه فکر و استدلال نیاز هست در پایه چهارم به دانش‌آموزان گفته میشود.

کم‌کم باید از محسوسات کاست و به محتویات افزود و از موضوعهای اجتماعی به سوی موضوعهای اخلاقی رفت و به تدریج آنها را به اندیشیدن و مدد گرفتن از تجمل واداشت البته مسایل اخلاقی و آنگونه که خود احساس کرده‌اند می‌نویسند که در اوایل کلاس پنجم به دانش‌آموزان گفته میشود.

در اواخر کلاس پنجم موضوعات ادبی فلسفی و موضوعهای جامعه مانند قصه‌نویسی و رمان‌نویسی به دانش‌آموز گفته میشود اما نگارش این موضوعهای جامع،کار هر شاگردی نیست،علاوه بر آموختن فنون نگارش و تعقل و استدلال و توصیف،استعدادی خاص می‌خواهد.

در پایه سوم خلاصه‌نویسی که میتوان یک درس یا متنی را به صورت خلاصه بنویسند گاهی میتوان یک تصویر یا سلسله تصاویر موضوع انشاء قرار داد و از شاگردان خواست که در مورد این تصاویر مطلب بنویسند.

نکات بهداشتی را از کودکان بخواهیم مثل(چرا مسواک می‌زنید؟)

در پایه سوم به دانش‌آموز یادآور می‌شویم که بهتر است نوشته خود را با یک جمله بهتر تمام کنیم و اگر دانش‌آموزان مطالب جالبی بیان کرده اما جمله‌های او ناصحیح است می‌توانیم تذکر لازم را در پایین صفحه بنویسیم و به فکر و اندیشه او نمره بدهیم.

یک نکته مهم

در تمامی پایه‌ها برای این که دانش‌آموزان با نوشتن بیشتر آشنا بشوند باید به کتاب بنویسیم بیشتر اهمیت بدهیم چون تمامی نکاتی که در بنویسیم وجود دارد علائم و نشانه‌هایی هستند که در نوشتن انشاء به ما کمک می‌کنند و به تک تک تمرینات اهمیت داده و به دانش‌آموزان یاد دهیم.مثل موضوعهایی در مورد رعایت علائم دستوری در نوشتن.

در جمله و انشا علامت‌گذاری باید مراعات شود.


نقطه(.)در پایان جمله‌های کامل به کار می‌رود.

دو نقطه(:) علامت نقل قول است و گفته دیگران را در گیومه می‌گذاریم.

(؟)علامت سؤال در پرانتز نویسنده راجع‌به آن صحبت شک و تردید دارد.

(!)در آخر جملات عاطفی مثل به‌به! آفرین!

هر جا وَ بگذاریم نیازی به ویرگول نداریم.

؟در آخر جمله‌های کامل به صورت پرسشی نوشته شود.

و علامتهای دیگری که در پایه‌های مختلف به دانش‌آموز گفته میشود تا نوشته‌ی آنها کامل‌تر شود.

 

نکات مهم در نوشتن انشا

*در مورد کلمه‌ی ایجاز(مختصرگویی) را بیشتر توضیح دهیم باید مختصر نوشتن را در نوشته مراعات کنیم و کلمه‌ها و جمله‌های زائد را حذف کنیم و به درازا کشیدن کلام یا به کار بردن کلمات زائد خودداری کنیم و علامت‌گذاری را در نوشته مراعات کنیم.

وجود مقدمه در نتیجه‌گیری در تمامی انشاءها الزامی نیست.

کلمات را در نوشتن خود به صورت کتابی به کار ببریم و از نوشتن به صورت محاوره‌ای و شکسته خودداری بکنیم.
انواع انشا

1)توصیفی یا وصفی:

ساده‌ترین نوع انشاء است دانش‌آموز چیزهایی را که در اطراف خود می‌بیند یا می‌شنود یا احساس می‌کند وصف و تعریف می‌نماید.

2)گزارش‌نویسی:
برخی گزارش‌نویسی را نوعی انشای نقلی به حساب می‌آورند.

وقتی دانش‌آموزان به گردش علمی می‌روند معلم می‌تواند از آنها بخواهد که گزارش از آن روز تهیه کند.غالباً برای تهیه گزارش نیاز به تحقیق،سؤال و جستجو میباشد.

3)انشای نقلی:برای بیان سرگذشت خود یا دیگران به کار میرود یا معلم میتواند برای آموزش انشای نقلی تمرینات زیر را انجام دهد داستان‌گویی،نوشتن خلاصه متن خوانده شده نوشتن خلاصه کارهایی که در زمان معینی انجام شد مثلاً روز جمعه چه کار کرده.


4)برگرداندن شعر به زبان ساده و نثر امروز:

معلم می‌تواند شعرهای مناسبی را از کتاب فارسی یا خارج از کتاب به دانش‌آموزان داده و بخواهد که اشعار را به نثر ساده امروز بنویسند شاگردان باید توجه کنند در این نوع نوشته از حاشیه رفتن خودداری کنند و تنها مفهوم را به زبان ساده و گویا و کوتاه بنویسند.

5)انشای تخیلی:محصول ذهن و ساخته و پرداخته افکار دانش‌آموز است و غالباً اساس خارجی ندارد این نوع انشاء فرصتی است برای شناخت افکار دانش‌آموز و گرایشات درونی او که در چه دنیایی و آرزوهای درست و غلط او چگونه است.معلم می‌تواند شروع داستانی را بگوید و دانش‌آموزان آن را تمام کنند یا از شاگردان بخواهیم قلم،کاغذ،دفتر یا تخته سیاه و سرگذشت اشیاء را بیان کند.

6)خلاصه‌نویسی:موجب پرورش قدرت نویسندگی و گسترش از کودکان میشود و آنها را آماده می‌کند که در موقع لزوم بخوانند اصل مقصود یک درسی یا یک مقاله را استخراج نمایند.

7)نامه‌نگاری:نامه بیان کتبی موضوعی است برای مخاطبی که حضور ندارد نامه‌ای را که ما می‌نویسیم معرف شخصیت فرهنگ،ادب و ذوق و سلیقه ماست و باید همان اثر را در مخاطب بگذارد که شخصیت خود ما می‌گذارد.
8)انواع نامه:

نامه‌های خصوصی-نامه‌های رسمی و اداری

داشتن حاشیه سفید نامه‌ها الزامی است حاشیه سمت راست بیشتر از سمت چپ است.

در نامه‌های اداری گذاشتن تاریخ در بالا گوشه سمت چپ لازم است.

نامه‌های خصوصی باید ساده و بیان‌کننده روح صمیمیت و یکرنگی باشد.اما در نامه‌های اداری جنبه رسمی بودم مراعات میشود و نامه‌های اداری نباید خودمانی نوشته شود.

برای نوشتن نامه نباید از مداد استفاده کنند.

نامه‌های اداری یا رسمی را میتوان تایپ کرد اما اگر نامه دوستانه را تایپ کنیم نشانه بی‌صمیمیتی ما نسبت به گیرنده نامه خواهد بود.

قواعد علامت‌گذاری:

علامت‌گذاری در نامه مانند هر نوشته دیگری رعایت می شود.

کلماتی را در نوشته خود به کار بریم که معنی آنها را می‌دانیم و اگر معنی کلمه‌ای را نمی‌دانیم بهتر است به فرهنگ لغات مراجعه کنیم و غلط املایی در نوشته نداشته باشیم.اگر برای کسی نامه می‌نویسیم لازم است نشانی ما را داشته باشد.نشانی در زیر متن نامه بنویسیم.در نامه اداری نام و نام خانوادگی و امضا الزامی است.

ارکان یک نامه

هر نامه شامل چهار بخش اصلی است:

1)عنوان
2)شروع نامه

3)متن نامه

4)عبارت پایان نامه

نامه اداری حاشیه سفید در سمت راست در نامه اداری گاه اسم دقیق اداره یا سازمان و گاه رئیس که اداره را مخاطب قرار می‌دهند.

مثال:ریاست محترم اداره آموزش و پرورش متن نامه اداری کوتاه و ساده باشد.ذکر مطالب اضافی خودداری گردد.

مشخصات موضوعات انشاء در دوره ابتدایی

1)داشتن علاقه

2)داشتن اطلاعات

3)محدود و معین بودن موضوع انشاء

4)موضوعات باید مربوط به محیط زندگی و مسائل روز باشد.

5)وصف یک تصویر

6)چند کلمه که معانی آنها به هم نزدیک است.

تهیه و تنظیم طرح انشا

قدمهایی که در مراحل اولیه برای تنظیم طرح و نوشتن انشاء برداشته می شود:

1)انتخاب موضوع

2)یادداشت نکته‌های مختلف درباره آن

3)دسته‌بندی نکات

4)منظم کردن مطالب به ترتیب منطقی

5)صحبت کردن

6)نوشتن انشا

مشکلات نوشتن انشاء در دوره ابتدایی

1)عدم داشتن مطلب

2)عدم توسعه کتابخانه دبستان و کلاس

3)عدم شرکت دادن بچه‌ها در مجالس عمومی،سخنرانی،نماز جمعه،گردشها و بادیدهای علمی سطح آگاهی آنها را کاهش می‌دهد.
4)عدم فراهم نکردن زمینه‌های مساعد و واقعی برای اجبار یافتن به نوشتن مانند شرکت در تهیه روزنامه‌دیواری،نوشتن نامه و دادن پیام کتبی به خانواده
5)عدم گنجینه لغات کودکان
6)عدم آموختن کلمات هم خانواده،متشابه و متضاد و افزایش لغات آنها
7)عدم آشنایی به سبک و الگوی خاص که بهترین نمونه‌ همان متون دروس کتابهای فارسی است.
8)عدم تطابق موضوع انشاء با سن و فهم و علاقه کودکان
9)عدم توانایی در ترکیب کلمات و بیان احساس فکر
10)عدم آشنایی دانش‌آموز با چگونگی شروع انشاء
*معیارهای تصحیح انشاء در دوره ابتدایی
1)آیا دانش‌آموز اندیشه و مطلب خاصی برای نوشتن داشته است؟
2)آیا بیان مطلب با جملات روشن و درست انجام گرفته و انشاء از غلط‌های املایی و دستوری خالی است؟
3)آیا برای بیان مطلب با جملات روشن و درست انجام گرفته و انشاء از غلط‌های املایی و دستوری خالی است؟
4)هر مطلبی با توجه به اهمیت آن در جای خود قرار گرفته و از تکرار مطالب خودداری شده است؟
5)آیا علائم نقطه‌گذاری رعایت شده؟
6)آیا زیبایی و لطافت در انشاء وجود دارد؟
به هر حال هر معلمی با توجه به روشی که خود در نظر دارد انشاء را تصحیح می‌کند ولی یک راه خوب و مناسب که تلفیقی از روشهای مختلف است.
آموزگار قبلاً خود انشاها را بخواند یادآوریها و نکات لازم را در حاشیه هر انشاء تذکر دهد.نکات خوب و مثبت را در انشاها علامتگذاری کند و استخراج نماید و همچنین نقاط ضعف انشاها را معین کند.در ساعت انشاء قبل از این که انشاها خوانده شود راجع به نکات مثبت و منفی انشاها توضیح دهد(بدون این که نام کسی را ذکر کند)و دانش‌آموزی جنبه‌های مثبت را بر روی تخته‌ی کلاس یادداشت کند و دانشآموزانی که نمره آنها از حد معینی کمتر شده موظف شوند که یک بار دیگر آن انشاء را بنویسند و عبارتهای مورد تأیید معلم را که در روی تخته کلاس نوشته شده در انشاهای خود بیاورند.منابع:روش تدریس فارسی مقطع ابتدایی
مأخذ:سخنان ارائه شده از استاد دانشگاه و تجربیات خودم در کلاس درس


 

انواع انشا

 ساده ترین نوع انشاانشای توصیفی است .دراین نوع انشادانش آموزچیزهایی راکه دراطراف خودمی بیندیامی شنودویابه طریقی ازحواس مختلف خوددرک می کندوصف وتعریف می نماید.

2-گزارش نویسی

3-انشای نقلی: این نوع انشادربیان سرگذشت انسان یاحیوان یاچیزی دیگریاست .

4-برگرداندن شعربه زبان ساده ونثرامروزی

5- انشای تخیلی: این انشامحصول ذهن وساخته وپرداخته ای افکاردانش آموزان است درحقیقت وصف وبیان صورت ذهنی است که اوبرای خودگمان کرده وغالباً اساس خارجی ندارد

6-خلاصه نویسی

7-نامه نویسی

8-خاطره نویسی

9-انشای تحقیقی یااستدلالی 

موضوع این نوع انشابحث وتحقیق درباره ی مسائل عقلی است ازقبیل مسائل تاریخی علمی اجتماعی وادبی و..

10-روزنامه دیواری

یک نوع انشای گروهی«روزنامه دیواری است که برای بروزاستعدادهای گوناگون دانش آموزان درنویسندگی فرصت مناسبی است .

چه عواملی نبوغ فکری دانش آموزان رادرگفتارونوشتارتقویت می کند؟

1-خانواده

خانواده اولین ومهمترین بسترتقویت نبوغ فکری دانش آموزان است طرزصحبت نوع تغذیه سلامت جسمانی وروانی وآرامش خاطرخودداری ازسختیهای فشاردرخانه تشویق وتنبیه نامناسب ،همه دررفتاردانش اموزان اثرمی گذارد.

2-مدرسه:

دانش آموزان درمدرسه احساس آزادی بیشتری برای بیان افکاروعقایدمی کنندبه وظایف خودآشنامی شوندودراین کانون باصفاتجربه به کسب می کنند،بادوستان خودارتباط برقرارمی کنندوبرخورداحترام آمیز،مدیرومعلم و..درنوع رفتارآنهاتأثیرمی گذارد.

3-معلم

معلم بایدباایجادشرایط مناسب ومحیط مساعدبرای توسعه قوه ی کلام وپرورش مهارت نوشتاری شمابکوشد.دردرجه ی اول خودناطقی تواناباشد،درست وشیرین سخن بگویدوبنگاردوآنچه راکه می گویدعمل کند.

4-اجتماع

جامعه ی اسلامی وظیفه داردکه ازطریق تماس دانش آموزان باکتابهای گوناگون علمی وادبی شعله های علم رادروجودشان فروزان کندتابافرهنگ ارزشمنداسلامی آشناشوندونقش پیامبران بزرگ رادرزنده کردن تمدن اسلامی بفهمند.

5- کتاب

6- جمع آوری اطلاعات

دانش آموزان می توانندازطریق گوناگون کسب اطلاعات کنندومهارت گفتارونوشتارشان راتقویت کنند.این اطلاعات عبارتنداز: الف)آشنایی باقران وحفظ آیات وسوره های قرآن واحادیث پیامبران وامامان

ب)آشنایی بارسانه های گروهی مثل رادیو، تلویزیون، مطبوعات .

7-خوددانش آموز

8-نقش تصاویردرنبوغ گفتارونوشتار

درآموزش نوین انشادیدن وبرداشت تصاویرنقش ارزشمندی درخلاقیت ذهن دانش آموزان درمهارت کلامی ونوشتاری دارد

دانش بامشاهده ی دقیق تصاویرمی تواننداحساسات درونی خودرادرقالب کلمات زیباودلنشین بیان کنند.این تصاویریاقابل لمس ودیدن هستندمثل باغ، کوه، جنگل، ...یاتصاویری که درکتاب گنجانده شده است وآنهاتجسمی ازاین تصاویردرذهن خوددارند.

درپایان بایدبگویم که انشادرسی است که بانبوغ وخلاقیت سروکارداردوبه تمام دروس دانش آموزان مربوط می شودونبایدازکنارآن به آسانی عبورکرد.انشاخلاقیت مهارتی است ونقس معلم درشکوفایی خلاقیت دانش آموزان بسیارارزشمنداست ان شاءالله که ساعت درس انشاراجدی بگیریم وباایجادنشاط وبازی باکلمات وداستان گویی ومأنوس کردن دانش آموزان باکتاب وکتابخوانی کلاسی پربارداشته باشیم .

امیدواریم روزی فرارسدکه درهرکلاسی ودرهرمدرسه ای ودرهرخانه ای شاهدیک کتابخانه ی زیباودانش آموزان ادیب باشیم

 نویسنده :مریم  رشیدی نقل از  سایت انجمن معلمان انشا

رسم الخط در زبان فارسی(۱)

رسم الخط در زبان فارسی

(قسمت اول)

درباره رسم الخط فارسی بسیار نوشته اند و گمان می رود از این پس هم بسیار بنویسند چون همراه با ورود وسایل جدید به داخل نظام سنتی حروفچینی کتابهای فارسی، مسائل جدیدی هم در باره ی شیوه ی نگارش فارسی ظهور کرده است که باید فکری درباره ی آنها بشود. نه می توان جلو شیوع روزافزون ابزارهای جدید حروفچینی که امکانات یک حروفچین را ده ها برابر بلکه بیشتر افزایش داده است، گرفت، (فی المثل جلد دهم دیوان کبیر که اندکس راهنمای مجلدات قبلی است احتمالاً سالها وقت عزیز شادروان بدیع الزمان فروزانفر را گرفته است. چنان کسی می توانست در این مدت و با صرف این مایه زحمت و دقت چند جلد کتاب مفید دیگر تألیف کند. امروز با دستگاه های معمولی حروفچینی کار گسترده ی آن مرد را می توان با دقتی بیشتر در عرض چند ساعت انجام داد [وقت کمتر، هزینه ی کمتر، دقت بیشتر])، و نه می توان با این دستگاه ها  ابزارها که روز به روز دقیق تر و کاراتر می شوند، دقایق دستوری زبان فارسی را رعایت کرد. فی المثل به این دستگاه دستور می دهند «ب» را از اول کلمات بردارد. این دستگاه دقیق، اما بی هوش «ب» اول مصادر فارسی را هم بر می دارد. کار او برداشتن «ب» از اول کلمات است. حال بیاییم و این «ب» ها را مشخص کنیم که از اول کدام کلمات بردارد. و فهرست این کلمات را هم به حافظه ی دستگاه بسپاریم مثلاً در به کار بردن اگر به صورت «بکار» نوشته شده بود، «ب» را جدا کند. دستگاه این «ب» را که بر سر نام «بکار» یکی از معاریف فرهنگ عرب است بر می دارد و نام آن شخص می شود «به کار» که غلط است. البته می توان احتمال داد که به زودی این اشکال هم رفع شود اما باز اشکالات دیگری پیش می آید. مسئله این است که رسم الخط فارسی نقش مهمی در جهان صنعت چاپ و حروفچینی کتاب ندارد. اگر این اشکالات مربوط به زبان فرانسوی یا انگلیسی یا آلمانی بود تا به حال رفع شده بود. اما بازارخرید این ابزارهای فنی – بازار ایران–  چندان بزرگ و مهم نیست که متخصصان فنی برای رفع اشکالات آن تمام کوشش خود را بدون اتلاف وقت به کار گیرند.

اما در کنار این مسئله ی فنی، دو مسئله ی دیگر وجود دارد که این دو، دیگر ارتباطی با حروفچینی رایانه ای و دستی و غیر اینها ندارد. باید برای این دو، راه حلی پیدا کرد.

  1. تبادل فرهنگی و تعاطی تجربه یکی از کهن ترین ویژگیهای فرهنگی بشر است. از همان آغاز و بامداد تمدن بشری، معمول بوده است که کلماتی از زبانی به زبان دیگر برود و زندگی جدید خود را در زبان دیگر، با توجه به شرایط اقلیمی فرهنگ جدید شروع کند و به سرنوشت این کلمه در زبان اصلی توجهی نداشته باشد. کلمه ای از فرانسه به انگلیسی می رود و شکل و تلفظ جدیدی را شروع می کند و دلیلی هم ندارد که فرهنگ انگلیسی به صورت مستعمره ی فرهنگ فرانسوی به خاطر نفوذ این کلمه و کلمات دیگر برای همیشه باقی بماند. همین گونه است حالت یک کلمه ی انگلیسی که به زبان فرانسوی وارد می شود. اینجا و اکنون مجال آن نیست که از نمونه های فراوان این امر، شواهدی آورده شود؛ اهل فرهنگ خود بخوبی می دانند که چنین چیزی وجود دارد و شایع است.

در زبان عربی هم همین رسم اجرا می شود. مثلاً کلمه ی فیلم که یک واژه ی فرانسوی است به زبان عربی وارد می شود. عرب آن را به هر صورت بخواهد در جمله می آورد. به صیغه های جمع خود می بندد و به ابواب مختلف مصادر ثلاثی یا رباعی می برد. در واقع یک کلمه را می گیرد اما سرنوشت آن کلمه را به قواعد دستوری زبان خود می سپارد. مثلاً همین «فیلم» را به باب «اِفعال» می برد و «افلام» از آن می سازد. یا استاد را از فارسی می گیرد و جمع منتهی المجموع عربی می بندد و «دال» آن را هم تبدیل به «ذال» می کند و می شود «اساتیذ».

نمی دانم چرا اکثر فضلای قدیم و معاصر ایرانی اصرار دارند یک کلمه را که از عربی به فارسی وارد می شود همواره به همان صورتی بنویسند که عربها می نویسند. در نتیجه، حرکتهای حروفی را به فارسی بیاورند که مربوط به فارسی نیست و نوآموزان و نوسوادان گیج و مبهوت شوند و باسوادان سرگردان که آیا این کلمه  را باید با رسم الخط فارسی نوشت یا عربی و این اختلاف نظر و تشتت رأی موجب هرج و مرج در نگارش کلمات شود. « بحث همزه» « الف ممدوه و مقصوره» و بسیاری موارد دیگر هنوز که هنوز است و از هنگامی که ما معاصران به یاد می آوریم گریبان نویسندگان و مؤلفان را گرفته است.

به نظر بنده، جز در مواردی که طرز نگارش یک کلمه ی عربی در فارسی کاملاً جا افتاده است و ذهنها و قلمها آن را پذیرفته است، باید قواعد دستوری فارسی، مثل همه ی زبانهای دیگر جهان، بر سرنوشت کلمه ی خارجی حاکم باشد و بماند. مثلاً نامهای مصطفی، مرتضی و ... مثل خواستن و خاستن فارسی در این زبان جا افتاده است و باید به همین صورتها به کار برود ولی منتهی و معتنی به لزومی ندارد با الف مقصوره نوشته شود و در فارسی که «الف» مقصوره وجود ندارد آنها را به صورت «منتها» و «معتنابه» می نویسیم.

  1. گفته می شود که «چسبیده نویسی» موجب مشکل شدن نگارش فارسی می شود. پس باید کلمات را جدا نوشت مثلاً نوشت چه گونه گی و نه چگونگی یا نوشت بی چاره، بی هوده و ننوشت بیچاره و بیهوده، چون کودکان و نوسوادان دچار سردرگمی و گیجی می شوند و ابزارهای جدید هم پیوسته نویسی را بر نمی تابد و ایجاد مشکل می کند.

به نظر بنده، اصل بر این است که استقلال کلمه باید حفظ شود. این یک قاعده ی دستوری فارسی و جهانی است. در کنار این قاعده، قاعده ی دیگری هم وجود دارد و آن اینکه در کلمات مرکب چون واحد معنایی جدیدی است باید همراه با وحدت معنایی، وحدت صوری هم در شکل نگارش انعکاس یابد. بنابراین وقتی می گوییم بزودی از اینجا می روم انعکاس اثر «ب» قیدساز را که در معنای زودی تجلی کرده است، در صورت آن هم ببینیم و با این جمله فلان کس، به زودی و دیری انجام کار بیشتر از خوبی و بدی آن اهمیت می دهد تفاوت معنا در صورت هم پدیدار شود. بنابراین قاعده باید حفظ شود. البته طبق این مثل که «استثنا قاعده را تأیید می کند»(1) یعنی هر قاعده ای استثنا دارد و استثنا موجب تقویت قاعده می شود، قاعده های دستوری هم می توانند استثنا داشته باشند. ضمناً کودکان و نوباوگان و نوسوادان ما به هیچ وجه خونی رنگین تر از گذشتگان خود یا کودکان و نوباوگان و نوسوادان سایر اقطار و اقالیم جهان ندارند. آنها هم با قاعده طرف می شوند و استثنا را یاد می گیرند و یادگیری همواره زحمت و مرارت دارد و نمی توان آن را تبدیل به راحت الحلقوم کرد. وقتی یک کودک انگلیسی، کلمه ی کارد را به صورت «نایف» (Knife) می نویسد و می خواند آیا این سؤال برایش پیش نمی آید که حرف K" " و تلفظ آن در این کلمه کجا رفت؟ آیا فرهنگستان انگلستان یا امریکا برای سادگی کلمه و راحت کودک K" " را از سر این کلمه برداشته اند؟ یا تلفظ «رایت» به این صورتها در انگلیسی نوشته می شود:

مفرد «مناسک» Rite" "، «حق» Right""، «نوشتن» "Write" «نام خانوادگی» "Write" و همگی تقریباً به یک صورت تلفظ می شوند با املاهای گوناگون و معناهای متفاوت و کودکان انگلیسی هم رشد می کنند و خود را با این رسم الخط سازگار. (اگر بخواهیم اطفال چینی را با الفبای 800 حرفی و تصویری مثال بزنیم یا اطفال هندی را که با 400 زبان و دیالکت در کشورشان روبه رو هستند، دلسوزی برای کودکان ایرانی قدری «لوکس بازی» به نظر می رسد – با لوس بازی اشتباه نشود).

                                                         برگرفته از کتاب شیوه نگارش

                           مرتضی کاخی نقل از تبی

 

فوت و فن نویسندگی

فوت و فن نویسندگی از زبان چند رمان نویس مشهور

 قدرت مشاهده ی خودتان رااز دنیای دوروبر، تقویت کنید. یاد بگیرید درست ببینید و چیزهایی را ببنید که دیگران نمی بیند ضمناً این را هم بدانید که برای نویسنده شدن هیچ گاه دیر نیست

 

دیان دی

نویسنده رمان «قطار مرگ به طرف بوستون»

چیزی را بنویسید که خودتان دوست دارید بخوانیدش. بعد هم واقع گرا باشید؛ نویسندگی تجارت راحت و پرسودی نیست اولاً باید به تنهایی انجامش داد، ثانیاً نیاز به کار سخت و طاقت فرسا دارد، ثالثاً بازده سریعی ندارد؛ یعنی برای دیدن بازدهی اثرتان باید مدت طولانی منتظر باشید وای! از فکر این نکته تنم می لرزد که برای رسیدن به پول چقدر باید منتظر بمانید.

خب با وجود این مسائل شاید خیلی ها نتوانند این واقعیت های تلخ را درباره ی چنین شغل بی رحم و خشنی تحمل کنند. از طرف دیگر، دلایل خوبی هم برای سرکردن با رؤیای نویسندگی وجود دارد و آن این است که وقتی اولین رمانتان را نوشتید جدا از این که فروش خوبی کرده باشد یا نه و صرف نظر از این که مورد توجه ناشران قرار گرفته باشید اگر دیدید نمی توانید کتاب بعدی را ننویسید مطمئن باشید که یک نویسنده واقعی شده اید چون در آن صورت کتاب بعدی شما تبدیل می شود به کتابهای بعدی و بعدی اگر آدمی باشید که حس کنید زندگی بدون حضور شخصیت ها و طرح ها داستان در ذهنتان خالی و بی مفهوم است و بدانید نویسنده ای واقعی هستید.

مایو بینچجی

نویسنده رمان «کلاس بعدازظهر» و «عروسی نقره ای»

نویسنده رمان «خدایا تو آن جایی؟ من مارگارت هستم»!

به هیچ کس اجازه ندهید نا امیدتان کند.

آندره دوبوس

نویسنده رمان «خانه مدوشن»

برای داستان هایی که می نویسید طرح کلی نریزید؛ یعنی اتفاقات داستانی را از قبل طراحی نکنید شخصاً معتقدم نوشتن ما را وارد دنیایی پر رمز و راز و ناشناخته می کند باید به ضمیر ناخودآگاهتان اعتماد کنید باید به شخصیتهای داستان اعتماد کنید تا خودشان داستان را به جایی که می رود ، هدایت کنید.

سوزان فیشر استیپلز

نویسنده رمان «شهربانو»

یاد بگیرید ذوق و قریحه ی خودتان را بشناسید و آن را بالفعل کنید نگاه کنید که چطور وقتی دارید حرف می زنید یکهو در ذهنتان دنبال کلمه ی خاصی می گردید و آن قدر من و من می کنید تا به یادتان بیاد! همین طور، دنبال یافتن استعدادتان باشید؛ یعنی بگردید تا بفهمید در کدام زمینه در رشته های ادبی ذوق دارید بعد برای بالفعل کردن این ذوق و استعداد سخت کار کنید.

نورا رابرتز

نویسنده رمان «آسمان و زمین»

اولین اصل در نویسندگی این است که چیزی را بنویسید که دلتان می خواهد آن را بخوانید و لذت ببرید، اگر چیزی که می نویسید برای خودتان جالب نباشد و سرگرمتان نکند قطعاً برای هیچ کس دیگر جالب و سرگرم کننده نیست.

باربارا همبلی

نویسنده ی رمان «شیکاگو 2000»

از بازنویسی یا به عبارت دیگر «دوباره نوشتن» نترسید کارتان را به کسی که به قضاوتش اعتماد دارید بسپارید تا بخواند؛ سپس بپرسید که او را تحت تأثیر قرار می دهد یا نه.

توصیه دیگر من این است که چیزهایی که می نویسید، راجع به زندگی آدمهای دور و برتان باشد وقتتان را صرف ساختن دنیای کاملاً خالی و پوچ یا تاریخ ها فراموش شده نکنید.

جوانا ترولوپ

نویسنده رمان «بچه مردم» و «بهترین دوستان»

قدرت مشاهده ی خودتان رااز دنیای دوروبر، تقویت کنید. یاد بگیرید درست ببینید و چیزهایی را ببنید که دیگران نمی بیند ضمناً این را هم بدانید که برای نویسنده شدن هیچ گاه دیر نیست.

بیلی لتز

نویسنده رمان و «آنجا که دل گرفتار است»

نوشتن را بی وقفه ادامه دهید، به نشست ها و سمینارهای نویسندگان بروید اصلاً حدسش را نمی توانید بزنید که ممکن است در آنجا با چه کسانی آشنا شوید و چه چیزهایی یاد بگیرید شاید این کار روش خیلی خوبی برای پیدا کردن ناشر هم باشد.

لوریس لوری

نویسنده رمان «این دوروبرها می بینمت سام»

من همیشه به نویسندگان جوان توصیه می کنم خوب خواندن بهترین و شاید تنها راه برای خوب نوشتن است.

سایمون زلیچ

نویسنده رمان «اعترافات جک استراو»

می خواهید نویسنده ی موفقی شوید؟ بخوانید! با بقیه نویسندگان و همین طور با کتابخوان های حرفه ای دوستی برقرار کنید و از آن ها بپرسید چه کتابهایی می خوانند بگذارید تحت تأثیر کتابهایی که می خوانید قرار بگیرند و با هر تأثیر پیشرفت کنید.

یک راه خوب برای پیش رفت کردن دریافتن سبک و صدای خاص خودتان نوشتن یادداشتهای روزانه است من بیست و پنج سال است که این کار را انجام می دهم و حال بانگاه کردن به سبک آن یادداشتها می فهمم در هر مقطع چه کتابی خوانده ام اما آهسته آهسته شروع کردم به نوشتن شیوه ای که کاملاً مال خودم بود و این کار بدون شک قصه هایم را دقیق تر و هشیارانه تر کرده باشم .

این هم آخرین نکته؛ نویسنده کسی نیست که کتاب چاپ می کند، کسی است که همیشه می نویسید.

فای کلرمن

نویسنده رمان هایی «شیر و عسل» «مزاحم»

به نویسندگان و علاقمندان می گویم ،بنویسید! بنویسید! بنویسید! همان طور که می گویم بخوانید! بخوانید! بخوانید!»

نه فقط کتاب های داستانی را بلکه کتاب غیرداستانی هم بخوانید هیچ وقت نمی شود به قدر کافی معلومات کسب کرد بیرون از دنیای داستان، قصه های واقعی فراوانی وجود دارد کاش وقت برای خواندشان وجود داشت.

کریستوفر بالکی

نویسنده رمان «به خاطر سیگار، متشکرم»

اوایل گزارش نویسی و مقاله نویسی را تجربه کنید، تأثیرش خیلی زیاد است زبان را خوب یاد بگیرید و چنان که استاد بزرگم ویلیام زینر همیشه می گفت: «هر کلمه ای زایدی را که توانستید از متن حذف کنید، از خدا تشکر کنید.»

بث گاچیون

نویسنده «دختران امروزی»

باید نکته مهمی به شما بگویم؛ اگر ذاتاً آدمی نیستید که بتواند مدت های طولانی در تنهایی به سر ببرید و تحمل بی پولی را هم ندارید آن وقت باید بدانید که نویسندگی، کاری نیست که به درد شما بخورد.

لوری هالس آندرس

نویسنده «بچه ی خجالتی» و «بگو خداحافظ»

هر چیزی که به دستتان می رسد بخوانید با معلم های ادبیات و استادهای کلاس قصه نویسی تان آن خیلی بیشتر از چیزی که فکر می کنید می دانند از کسانی نباشید که فقط از نویسنده شدن حرف می زنند واقعاً نویسنده بشوید! عجله کنید چیزی بنویسید و هرگز مأیوس نشوید. هرگز! هرگز! هرگز! -

نقل از تبیان

آیین نویسندگی ۱

بسیارى از مشتاقان نویسندگى مى پرسند: از کجا باید شروع کرد؟ آیا هر کسى مى تواند نویسنده شود؟...

می توان گفت که براى نویسنده شدن باید هم ذوقى نهفته داشت; هم آن را کشف کرد; هم با تمرین و کوشش این ذوق را پرورش داد

براى نگارش چه باید کرد؟

خواندن و اندیشیدن: هر نویسنده اى باید هر روز صفحه اى به صفحات خوانده خود بیفزاید و روزهاى این رویّه را با پشتکار ادامه دهد. این که چه بخوانیم، تابع آن است که بیشتر به کدام موضوعات علاقه داریم. امّا فراموش نکنید که یک چیز براى همه نویسندگان ضرورت دارد: خواندن آثارى که شاهکارهای ادبی محسوب می شوند. در این میان، نقش «شعر نو» و دیگر آثار امروزى، در کنار آثار کهن، فراموش نشود; حتّى اگر به دلایلی در مورد پیدایش و عوارض هنر امروز، سئوالات جدّى داشته باشید.


نوشتن و نوشتن و نوشتن: فراموش نکنید که اگر نویسنده حتّى یک روز از قلم زدن دست کشد، ذوف هنرى خود را به اندازه همان یک روز دچار افسردگى مى کند. نکته مهم این است که هرگز صرفاً منتظر سفارش کار نگارشى نباشیم. بخشى از زندگى هنرمند باید وقف گرایش هاى هنرى اش شود، حتّى اگر در لحظه، کسى مشتاق و خریدار اثرش نباشد.

رعایت مراحل نگارش

(1) تفکّر.

(2) تهیّه طرح: طرح چهار چوبى است براى یک نوشته که در آن، چشم انداز آینده نویسنده روشن مى شود.

(3) گردآورى و دسته بندى اطّلاعات.

(4) تهیّه سیاهه آزمایشى: در سیاهه آزمایشى، مطالب به ترتیب زمان تهیّه مى شوند و به حسب دسترسى به منابع، بر کاغذ مى آیند; بى آن که درباره تقدّم و تأخّر یا کلّیّات و جزئیّات آن ها تصمیم گرفته شود.

(5) تهیّه سیاهه نهایى: در سیاهه نهایى، پس از تأمّل و بازنگرى کافى، هم در ترتیب مطالب تجدید نظر مى شود و هم برخى از مطالب غیر لازم حذف مى گردند.

(6) تهیّه پیش نویس: در این مرحله، سیاهه نهایى قلمى مى شود، یعنى تبدیل به یک نوشته منسجم می شودو قواعد خاصّ نگارش و ویرایش در آن، اعمال مى گردد.

(7) نقد و نظر و بازبینى: نویسنده خوب همواره از شتاب مى پرهیزد. یکى از اصول پیشرفت در نویسندگى، همین است که نویسنده مرتّباً خود را مَحَک زند و پس از تهیّه پیش نویس، آن را به دقّت بازبینى کند و نقائص کار خود را پیدا کندو در صورت نیاز، با اهل نظر به مشورت بپردازد.

(8) ویرایش: اگر نویسنده اى توان ویرایش دارد، مى تواند ویراستار اثر خود باشد. امّا معمولا بهتر است که حتّى نویسندگان توانا، آثار خود را به قلم ویراستار دیگرى بسپارند; ویراستارى که توانایی خود را در این زمینه به اثبات رسانده باشد.

پرسش هاى مهم پیش از نگارش

نویسنده باید پیش از دست به قلم بردن، به این چهار پرسش اساسى پاسخ دهد و به تناسب پاسخى که براى آن ها مى یابد، کار خود را آغاز کند:

1. چه مى نویسیم (؟): در این مرحله باید موضوع را به خوبى بشناسیم و قلمرو آن را معلوم کنیم.
2. چرا مى نویسیم (؟): آیا در پى اثبات مدّعایى هستیم یا وصف رویدادى یا گزارش تجربه اى؟ این، در زبان نگارش و شیوه داخل شدن به بحث و نتیجه ی آن کاملا اثر مى گذارد.
3. براى که مى نویسیم (؟): مخاطب خود را، خواه حاضر و خواه غایب، خوب بشناسیم و مقتضیّات روحى او را بفهمیم و آن گاه دست به قلم ببریم.
4. در چه وضعیّتى مى نویسیم (؟): وضعیّت ما و روزگار ما چه اقتضا مى کند; براى انجام کار خویش چه اندازه مهلت داریم; اثر ما در چه محیطى به دست مخاطب مى رسد؟